چاپ
دسته: اخبارملی
بازدید: 967

پرویز سروری گفت: یکی از اصلی ترین دلایل موفقیت مدیریتی دکتر قالیباف و رشد و توسعه شهری به دلیل مشارکت دادن مردم در امور مختلف شهری بوده است.

به گزارش تیتر آزاد، پرویز سروری کارشناس سیاسی با اشاره به تفاوت مدیریت مدیران جهادی وغیر جهادی در گفتگو با شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اظهار داشت: مدیران منفعل و مرعوب و مدیران جهادی دو دسته از مدیرانی هستند که حضور آنها در صحنه مدیریت نتایج مختلفی را در اداره جامعه به دنبال دارد. مدیر جهادی همچون دکتر قالیباف مدیریتی بر مبنای ارزش های انقلابی دارد به این معنا که باورهای اعتقادی درونی اش به قدری محکم است که هیچ تندباد و تهدید خارجی قادر به ویران کردن آن نیست. چنین مدیری با نگاه انقلابی معتقد به حل همه مشکلات براساس نگاه به درون و باور به توانمندی و حرکت با تکیه بر نیروی ارزشهای اسلامی است که این نگاه در جای خود بسیار ارزشمند و محل خدمات زیادی برای کشور ونظام است.

وی با تاکید براینکه ارزش های انقلابی مهمترین رکن اندیشه ای دکتر قالیباف است خاطر نشان شد: متاسفانه بزرگترین مشکل امروز مدیران ما دل داشتن در گروه فرهنگ بیگانه است, مدیران دو تابعیتی که عملا ارزش های کشور دیگری را ارزش تلقی می کنند وبه عبارت دیگری پایگاهی برای خود در سایر کشورها ایجاد کرده اند، بی شک چنین مدیرانی روجیه جهادی ندارند و هنگام مدیریت در برابر دشمن وتوطئه ها بسیار منفعلانه عمل می کنند و قادر به حفظ ارزش های انقلابی نیستند. ارزش های انقلابی مهمترین جزء جدا نشدنی از عملکرد دکتر قالیباف است در حالی که متاسفانه بسیاری از مدیران ارزش های انقلاب را ارزش های مزاحم می دانند و به دنبال دور زدن ارزش ها هستند تا بتوانند براساس ارزش های غربی و بیگانه کشور را اداره کنند شاید موفق شوند که چنین چیزی تا کنون محقق نشده است.

ظرفیت سازی مدیران جهادی

وی افزاود: نکته دوم مدیریت جهادی قالیباف و همه مدیران جهادی آزاد شدن ازخود و تمرکز بر احیای منافع ملی و مردم است, چنین مدیرانی با بذل ظرفیت های خود ظرفیت های جدیدی ایجاد می کنند تا مردم را در مسیر خلاقیت های خود قرار دهند, بنحوی که این خلاقیت ها دائما فضاهای جدیدی ایجاد می کند. مدیر جهادی اهل بن بست نیست یا اساسا در هیچ بن بستی قرار نمی گیرد چون به این موضوع اعتقاد دارد که ارزشهای انقلابی باز کننده هر بن بستی است, اینکه برحفظ و به کار گیری ارزشهای انقلابی تاکید می کنم به معنای قطع رابطه با دنیا نیست بلکه چنین مدیری با بومی سازی پیشرفت های مردم دنیا و تطبیق آن با ارزش های انقلابی و وارد کردن آن ارزش ها به کشور خدمت رسانی به مردم را مد نظر دارد در حالی که نقطه مقابل این تفکر نگاه به خارج و منتظر مواهب از دنیای غرب است. مدیر جهادی چون آقای دکتر قالیباف اهل انفعال نیست. از این رو منجر به مشارکت پذیری مردم در امور می شود چون خود از جنس مردم است و غالبا در چنین دیدگاهی کارها و پیشرفت های مدیریتی با مشارکت مردم محقق می کند اینکه مردم در جایی دیگری باشند و وی در جای دیگری به هیچ وجه در مدیریت جهادی جایی ندارد. یکی از اصلی ترین دلایل موفقیت مدیریتی دکتر قالیباف و رشد و توسعه شهری به دلیل مشارکت دادن مردم در امور مختلف شهری بوده است.

سروری با تاکید براینکه مدیریت جهادی عامل ایجاد خلاقیت است افزود: اساسا اگر انقلاب اسلامی ایران تا کنون در عرصه های مختلف اعم از امنیت ملی، حفظ استقلال و پیشرفت های علمی به جایگاه قابل قبولی دست یافته به دلیل حضور مردم در عرصه های مختلف بوده، حضور مردم در بسیج و تمایل به ساخت کشور و حرکت در راستای حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی و کوشش های علمی جهادی که خود را در پیشرفت های هسته ای، نانو؛ موشکی و...نشان داد بیانگر آن است که مدیریت جهادی با جوشش لایه های مردمی به چنین توانمندیهای در سطوح مختلف رسیده است.این مدیریت جهادی است که پس از انقلاب تا کنون عامل خلاقیت،شکوفایی ورشد فرهنگی کشور بوده است, مدیریتی بر مبنای مشارکت نه شعار تبلیغاتی و کاذب.

وی با ساده خواندن ودوری از اشرافی گرایی سبک مدیریت قالیباف اظهار داشت: مدیریت جهادی سبک دکتر قالیباف مدیریت سادگی است. نگاه اشرافی به مدیریت کشورندارد که همانند دولت های یازدهم و دوازدهم منجر به افزایش هزینه های کشور شود و عامل ایجاد چند قطبی های طبقاتی شود که در نتیجه چنین وضعیتی مردم از مشارکت کنار می کشند چرا که شاهد سوءاستفاده عده ای از مشارکت مردم هستند، عده ای که با شعار و دروغ از مردم پلی برای رسیدن به منافع شخصی ساخته اند به همین دلیل مردم چنین مدیرانی را پس می زنند و تمایلی به همکاری با آنان ندارند, اما وقتی مردم مدیری از جنس خودشان مشاهده می کنند که درون خودشان با کمترین هزینه ها بزرگترین بهره وری ها را برای کشور ایجاد می کنند انها هم همه ظرفیتشان را پای این نوع مدیریت قرار می دهند.مساله مهمی که نباید از توجه به آن غفلت کرد.

تسلط مدیریت اشرافی و رشد اشرافی گری بعد از جنگ

وی دراین باره افزود: متاسفانه مهمترین مشکل کشور یعنی رشد اشرافی گری بعد از جنگ تحمیلی با حاکمیت تفکر مدیریت اشرافی بر کشور گسترش یافت ومنجر به افزایش فاصله های طبقاتی شد، این موضوع کاهش ارتباط ملت با مسوولین را در پی داشت در حالی که مدیران اسلامی نباید به دنبال اشرافی گری و با نگاه اشرافی کشور را اداره کنند، اگر این اتفاق همچنان تداوم داشته باشد ما شاهد گسست های جدی بین مردم ومسوولین خواهیم بود. متاسفانه گسست هایی که امروز در کشور وجود دارد نه به دلیل کمبودها بلکه به خاطر وجود تبعیض هاست، مسلما مردم کمبودها را می پذیرند اما حاضر به همراهی با مدیران تبعیض گر نیستند.مردم نمی پذیرند که کمبودها از آن ملت باشد و برخورداری ها از آن عده ای از مسوولین مرفه و اشرافی! در چنین وضعیتی شاهد افزایش گسست ها و حفره و تعمیق دیوار بی اعتمادی بین مسئوولین ومردم خواهیم بود بنابراین از ویژگی های مدیری جهادی چون دکتر قالیباف تلاش با تمام قدرت برای سازندگی در عین سادگی است.

سروری با در صحنه بودن مدیریت دکتر قالیباف خاطر نشان شد: مدیرجهادی مدیری است که برای همه امور وقت می گذارد, مدیری نیست که از درون اتاقش همه چیز را مدیریت کند بلکه خود در بطن موضوعات قرارمی گیرد و اجازه نمی دهد که مدیران میانی با گزارشات آماری وی را در برخی موارد فریت دهند از این رو چون خود در صحنه حضور دارد عامل پیشرفت ها و موفقیت های زیادی است همانند رویه مدیریتی شهرداری آقای دکتر قالیباف. ایشان با حضور در صحنه ها هرگز اجازه نداد که آدرس های غلط و فریبنده وی را از تداوم خدمت رسانی به شهر دور کند, این مساله نکته بسیار مهمی است بخصوص در نهاد شهرداری کلانشهری چون تهران, چرا که شهرداری نیازمند حضورمدیری ستادی- جهادی است, اگر مدیر شهرداری در همه عرصه ها حضور نداشته باشد وخود از نزدیک ناظر پروژه ها نباشد و ابزارهای هوشمندی برای نظارت نداشته باشد با آدرس های اشتباه قادر به مدیریت مطلوب نخواهد بود. در چنین وضعیتی روی کاغذ پیشرفت های صد درصدی صورت می گیرد در حالی که عملا روی زمین هیچ پیشرفتی حاصل نشده است.

وی با اشاره به خاطره ای از دوران مدیریت دکتر قالیباف گفت : متاسفانه فاصله ی بین گزارش های آماری و اقدامات عملیاتی که همواره مشهود است عموما به این دلیل است که مدیران در اتاق های خود محبوس هستند و مدیران میانی این فرصت را پیدا می کنند که بهشت رویایی اما غیر واقعی به تصویر بکشند در حالی که واقعیت تشکیل جهنمی از ناکارامدی ها و نابسامانی های مختلف است. به یاد دارم در یکی از پروژه های مترو تهران آقای قالیباف به علت حضور همیشگی کارگران را با اسم کوچک صدا می زند, آنها به این مساله اذعان داشتند که دکتر ما را با اسم کوچکمان تک به تک می شناسد. بی شک چنین حالتی جز در سایه وقت گذاری وتلاش مستمر برای کار کردن برای مردم شهر محقق نخواهد شد.